. شاخصهای کنترل پروژه عبارتند از: ACWP=Actual Cost of Work Performance BCWP=Budget Cost of Work Performance BCWS=Budget Cost of Work Schedule BAC=Budget at Complete CPI=Cost Performance Index CV=Cost Variance CV%=Cost Variance Percentage EAC=Estimate At Complete SPI=schedule Performance Index SV=Schedule variance SV%=Schedule variance Percentage TCPI=To Complete Performance Index VAC=Variance at Completion
سه مانع بزرگ در موفقیت کسب و کار کوچک
● تعریف ناواضح موفقیت
● مشخص نکردن کسانی که مشتریان مطلوب شما هستند
● عدم توضیح دقیق از ارزش منحصر به فرد شما
از دیدگاه کلی مهمترین دلایل نارسایی، سیستمهای سنتی به شرح زیر است:
1- عدم توانایی در ارائه اطلاعات بهای تمامشده خصوصاً در سازمانهایی که خدمات متنوع و گوناگونی را به مشتریان خود ارائه می کنند. از آنجا که سیستمهای سنتی خصوصیات خاص هر خدمت را در تسهیم هزینهها در نظر نمی گیرند، باعث تخصیص غلط هزینهها و عدم محاسبه دقیق قیمت تمامشده محصولات می گردد.
2- عدم تفکیک حوزه هزینههای غیر مشابه – در سیستمهای سنتی برای جمع آوری هزینههای دستمزد و سربار از مراکز هزینه مشترک، استفاده می شود. این مسئله باعث تخصیص غیر واقعی هزینهها به خدمات ارائه شده می گردد.
3- استفاده از مبنای مشترک و واحد برای تخصیص هزینهها – این سیستمها معمولاً از یک مبنای تسهیم، برای تخصیص هزینههای گوناگون استفاده میکنند. از جمله این مبناها استفاده از ساعات کار مستقیم نیروی انسانی است. با توجه به اینکه در حال حاضر با پیچیدگی و تغییرات سریع تکنولوژی، میزان دخالت نیروی انسانی در فرآنید کاری بسیار کم شده است، بنابراین با استفاده از این مبنا تسهیم هزینهها به طور واقعی انجام نمی شود.
4- عدم تهیه اطلاعات دقیق در مورد بهای تمامشده و سایر اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیری – سیستمهای سنتی هزینههای موجود در سازمان را عمدتاً به دو گروه هزینههای « مستقیم » و هزینههای «دورهای» تقسیم می کند، و فقط هزینههای مستقیم را در محاسبه بهای تمامشده منظور می کند. اما در تصمیم گیریها نیاز به استفاده از هزینههای « مستقیم » و « هزینههای دوره ای » است. بنابراین با اتکاء به روش های سنتی امکان تجزیه و تحلیل بیشتر در مورد بهبود فعالیتها، روشهای کاهش هزینهها و... را فراهم نمیکند.
5- سیستمهای سنتی، مزایای به دست آمده از دگرگونی فرآیندها و بهبود در روشها را به عنوان صرفهجویی در نیروی کار به حساب می آورند. بنابراین بهبود عملکردها را در فرآیند های عملیاتی را نشان نمیدهند.
6- سیستمهای هزینهیابی سنتی، اطلاعات واقعی را از فرآیند عملیات و هزینهها نشان نمیدهند. این سیستمها فقط هزینههایی که به راحتی قابل شناسایی هستند را در محاسبه بهای تمامشده در نظر می گیرند و هزینههای غیر مستقیم نقشی در محاسبه بهای تمامشده ندارند.
علاوه بر نارسایی سیستمهای سنتی، رشد رقابت و پیچیده شدن تکنولوژی نیاز به کارگیری و استفاده از روشهای جدید هزینهیابی را تشدید نموده است، چون سازمانها برای قیمتگذاری محصولات و خدمات، اتخاذ تصمیمات استراتژیک و... نیاز به دسترسی به اطلاعات صحیح در مورد هزینهها دارند. بدیهی است که سیستمهای سنتی به دلیل ماهیت خود در این زمینه کارا نمیباشند.
شاهد ورشکستگی و پایان تجارت یک شرکت بودن، بسیار سخت است. ۱۰ دلیل اصلی ورشکستگی در کسب و کارهای کوچک به شرح زیر است :
۱) فقدان سرمایه کافی
۲) به جریان انداختن ضعیف نقدینگی
۳) برنامه ریزی نامناسب و ناکافی
۴) در نظر نگرفتن رقابت
۵) بازاریابی ضعیف
۶) نداشتن انعطاف پذیری لازم
۷) نادیده گرفتن قدم بعدی
۸) سعی در انجام دادن تمام امور بطور کامل و بی عیب و نقص
۹) رئیس در حد عالی، کارمندان در حد معمولی
۱۰) رشد کنترل نشده